از بین همه دانشی که انسان دارد، نیروی پرسش به منزل اشعه لیزر است. میتوانید از نیروی آن برای برطرف کردن هر گونه مانع و مشکل استفاده کنید. اولین فرق میان افراد موفق و ناموفق چیست؟ پاسخ این سؤال ساده است؛ آنان که موفقترند سؤالات بهتری از خود پرسیدهاند و در نتیجه پاسخهای بهتری نیز گرفتهاند. وقتی اتومبیل متولد شد، صد ها نفر شروع به ساختن آن کردند. اما «هنری فورد» از خود پرسید: «چگونه میتوانم تولید انبوه این ماشین را شروع کنم؟» در اروپای شرقی، میلیونها نفر به خاطر وجود کمونیسم، سختیهای زیادی را متحمل شدند، اما یک نفر به نام «لخ والسا» شهامت داشت که از خود بپرسد: از چه راهی میتوانم سطح زندگی مردان و زنان کارگر را بالاتر ببرم؟
اگر میخواهیم تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنیم، باید سؤالاتی را که از خود یا دیگران میپرسیم، تغییر دهیم.
کودکان، همیشه در طرح پرسش، موفق عمل میکنند. اگر از سادگی و کنجکاوی کودکانی که به گرفتن پاسخ اصرار دارند تقلید کنید چه چیزهایی را به دست میآورید؟
هر کاری که در زندگی انجام میدهید، همه ناشی از سؤالاتی بوده است که از خود پرسیدهاید. مثلاً علت کارهایی که مردم میکنند چیست؟ چرا اشخاصی هستند که امکاناتی ندارند اما در زندگی خود موفقند و بعضی دیگر با در اختیار داشتن امکانات بیشتر، ناموفقند؟ چگونه میتوانم افراد موفق را سرمشق خود قرار دهم؟ چگونه میتوانم سریعتر از گذشته، تغییراتی در خود ایجاد کنم؟ چگونه میتوانیم کیفیت زندگی همه افراد را بهتر سازیم؟
پرسشهای خوب و کارساز مساوی با یک زندگی خوب خواهد بود. شرکتها، کارخانه جات و ارگانهای بزرگ هنگامی در کار خود موفق هستند که صاحبانشان پرسشهای درستی در زمینه خط تولید، زمینه های فروش یا برنامه ریزیهای مختلف مطرح کنند. باطن روابط شخصی افراد، وقتی آشکار میشود که پرسشهای صحیحی درباره علت اختلاف آنها مطرح کنید نه اینکه راههایی برای آزردن یکدیگر بیندیشند. جامعه نیز هنگامی به سطح ایده آل خود میرسد که رهبران آن درباره مهمترین مسائل و نحوه همکاری افراد جامعه برای رسیدن به هدفهای مشترک، سؤالات صحیحی مطرح نمایند.