هایپرمارکت – عکس برگرفته از مرکز تجارت جهانی ایران
از سال ۱۹۷۹ اقتصاد ایران با چالشهای بسیاری مواجه شد که یکی از نتایج این چالشها کاهش سرمایه گذاری در صنعت خردهفروشی کشور بود. در این دوران که فعالیت خردهفروشان چند ملیتی در ایران ممنوع بود، زنجیره ای از فروشگاه های کوچک مستقل به جایگزینی مهم تبدیل شد و در همین حال ریسک بالا در بخشهای صنعتی و کشاورزی منجر به این شد تا مردم در بخشهای مختلف فروشگاه های کوچک خود را باز کنند و به فروش محصولات بپردازند و روز به روز بر تعداد این فروشگاه ها افزوده شد.
این شبکه توزیع سنتی خیلی موثر نبود و معمولاً محصولات پس از چند دست چرخیدن به دست مصرف کننده میرسید و همین امر به افزایش بهای محصولات منجر میشد. علاوه بر این قیمت اقلام در هر منطقه در مقایسه با منطقه دیگر تفاوت داشت که دلیل آن تلاش فروشندگان برای افزایش میزان سود خود بود.
رشد خوب سوپرمارکتها و هایپر مارکت ها در سال ۲۰۱۱
خردهفروشی در ایران به ویژه در زمینه خواروبار طی سالهای گذشته تغییرات زیادی را به خود دیده است. پس از معرفی ناموفق فروشگاه های بزرگ زنجیره ای از سوی دولت ایران در دهه ۱۹۹۰، مسئولان دولتی سرانجام انجام اصلاحات در صنعت خردهفروشی را لازم دیدند و به همین رو بخش خصوصی تنها گزینه ممکن برای این تغییرات بود. در نتیجه از سال ۲۰۰۸ به این سو مناطق شهری ایران شاهد رشد ناگهانی سوپرمارکتها و هایپرمارکت ها بود و در این میان بسیاری از محصولات این فروشگاه ها را اقلام وارداتی تشکیل میداد. در نهایت اولین هایپرمارکت چند ملیتی در سال ۲۰۰۹ در تهران فعالیت خود را آغاز کرد و این هایپرمارکت نقطه عطفی در مدرن سازی صنعت خردهفروشی ایران بود.
پتانسیل بالای خردهفروشی در بخش خواروبار
تسهیلات و راحتی به تدریج به یکی از نیازهای اصلی مصرف کنندگان ایرانی تبدیل میشود و فروشگاه ها برای اینکه بتوانند محصولات متنوعی را به مشتریان عرضه کنند مجبور به توسعه فضای خود هستند.
در همین حال با ورود خردهفروشان بینالمللی به بازار ایران، خردهفروشی در بخش خواروبار وارد فاز جدیدی شده است. از طرف دیگر خردهفروشی در بخشهای دیگری غیر از خواروبار همچنان در بخشهای کوچک انجام میشود و فروشگاههای زنجیرهای در این بخشها هنوز هم در ایران وجود ندارند.
تعداد زیاد فروشگاه های کوچک
ساختار خردهفروشی در اغلب شهرهای ایران تقریباً یکسان است. در هر شهر منطقهای به نام بازار وجود دارد که عمدهفروشانی در آنجا مشغول به فعالیت هستند و خردهفروشان مستقل اقلام مورد نیاز خود را از آنجا rialocation.com تهیه میکنند. این عمدهفروشان نیز به طور معمول محصولات خود را از بازار مرکزی تهران که در قلب پایتخت قرار دارد تهیه میکنند و این بدان معنی است که تأثیر فروشگاههای زنجیرهای همچنان محدود است.
یورومانیتور معتقد است که قیمت خردهفروشی طی سالهای آینده همچنان روند صعودی در پیش خواهد گرفت و این در حالی است که ارزش خردهفروشی طی سالهای آینده در مقایسه با سالهای گذشته رشد پویاتری خواهد داشت.
رشد خردهفروشی در پی افزایش واردات
از زمان کشف در اوایل قرن بیستم، نفت در اقتصاد ایران یک محصول بسیار مهم است و دولت ایران تقریباً ۹۰ درصد از درآمدهای صادراتی خود را از محل فروش نفت کسب میکند و در همین حال حدود ۵۰ درصد از بودجه سالانه از محل درآمدهای نفتی تأمین میشود. در نتیجه بهای جهانی نفت برای عملکرد اقتصاد ایران مرکزیت دارد و ما در مقاطعی شاهد افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی در ایران بودهایم و به همین رو شاهد روند افزایشی میزان واردات در ایران هستیم. به طور کلی صنعت خردهفروشی یکی از معدود صنایعی است که به میزان قابل توجهی از شرایط کنونی اقتصاد ایران به ویژه از حجم انبوه واردات ذینفع است.
بر اساس ساختار سنتی خردهفروشی در ایران، محصولات از طریق عمدهفروشان به خردهفروشان و پس از آنها به دست مردم میرسد و در نتیجه خردهفروشی همگام با افزایش تنوع محصولات مدرنیزه نشده و توسعه نیافته است و مصرفکنندگان این فرصت را ندارند تا از متدهای جدید خرید و همچنین انواع فروشگاههای مدرن برخوردار شوند.
به هر رو مفهوم کانسیومریسم (Consumerism) در ایران رشد سریعی دارد و خانوارهای شهری ایرانی که پیشتر هزینههای خود را به کالاهای مهم متمرکز میکردند تمایل بیشتری برای خرید محصولات جدیدی همچون آیستی یا نودل پیدا کردهاند که یکی از دلایل طی سالهای گذشته استراتژی اصلی فروشگاههای بزرگی همچون شهروند و کرفور، افزایش تعداد شعب خود و حضور بیشتر در مناطق مختلف بوده است تا بتوانند مصرفکنندگان سنتی ایرانی را به این فروشگاههای مدرن بکشانند و این در حالی است که در بخش غیر خواروبار، همچنان فروشگاههای مستقل کوچک میدانداری میکنند و استراتژی مشخصی در این راستا برای آنها وجود ندارد.
دلیل اصلی آن در دسترس بودن این محصولات به دلیل افزایش واردات است. بسیاری از تأمینکنندگان کالا به این موضوع آگاه هستند و به همین رو تلاش زیادی میکنند تا به کمک خردهفروشان مردم را به خرید کالاهایشان ترغیب کنند و در این میان از ترفندهای مختلفی همچون فعالیتهای تبلیغاتی هم برای مصرفکنندگان و هم برای خردهفروشان استفاده میکنند.
افزایش هزینهها در بخش کالاهای مصرفی، افزایش نرخ تورم و گسترش بیکاری به ویژه در میان جوانان و تأثیر آنها بر قدرت خرید مردم و صنعت خردهفروشی از دیگر موضوعاتی است که در این بخش به آنها اشاره شده و آمده است که شماری از مردم ایران روی خط فقر یا زیر آن زندگی میکنند و این بدان معنی است که آنها تنها قادر به خرید مایحتاج ضروری خود هستند و هزینهای در بخش اقلام لوکس نخواهند داشت.
با افزایش بی نظمی در اقتصاد ایران به ویژه پس از آغاز برنامه اصلاح یارانهها، بسیاری از تأمینکنندگان بر کاهش قیمت محصولات خود تمرکز کردند تا با این اقدام بتوانند فروش خود را افزایش دهند. در همین حال با افزایش نرخ تورم بسیاری از ایرانیان به دنبال محصولاتی هستند که به نظرشان ارزش خریدن داشته باشد و در همین حال آنها از هزینههای خود برای خرید کالاهای لوکس کاستهاند.
دولت ایران تلاش میکند تا ارزش برابری ریال در برابر دلار آمریکا را در سطح ۱۲۰۰۰ ریال نگه دارد و همین امر باعث شده است تا تولیدکنندگان داخلی قدرت رقابت با واردکنندگان را از دست بدهند. نتیجه چنین سیاستی از بین رفتن بسیاری از صنایع داخلی بوده و این امر باعث میشود تا برندهای وارداتی حضور قدرتمندتری در بازار ایران داشته باشند.